عوامل عدم تحریف قرآن پس از تدوین مصحف عثمانی

يكي از مسائل بسيار مهم و اساسي قرآن پژوهي،‌ بحث عدم تحریف قرآن می باشد، که از جهات مختلفي مهم و تعيين‌کننده است. و پس از مسئله ی اعجاز يکي از مباحث زيربنايي در قرآن‌ شناسي محسوب مي‌شود. اگر مصونيت قرآن از تحريف (كاستي، افزايش، تغيير و تبديلِ مؤثر در معناي آيات) به اثبات نرسد، هرگونه استناد به همه يا بخشي از آيات قرآن مورد ترديد قرار مي‌گيرد؛ زيرا احتمال آنكه آيات مورد استناد، تحريف شده و آن چه مقصود خداوند بوده تغيير يافته باشد، منتفي نيست و با چنين احتمالي، استدلال به آنها نتيجه بخش نخواهد بود.
باور قطعی مسلمان ها بر آن است که قرآن مجید معجزه جاودانی نبّی مکـرّمِ اسلام -صلی الله علیه واله وسلم- است که به وعده و عنایت خدای منّان بدون کمترین تغییر و تحریفی در کاهش و یا افزایش آیات ، باقی مانده است هر چند افرادی مغرض یا به علت عدم دقت کافی در آیات و روایات و مدارک ، شبهه تحریف قرآن مجید را ناآگاهانه مطرح کرده اند . ولی عموم مسلمانان و شیعیان از گذشته تا حال به عدم تحریف قرآن به زیاده و کم، ایمان و اعتقاد دارند و در این زمینه از روشهای استدلالی متنوعی (دلایل قرآنی و نقلی، آیه حفظ و عدم اتیان باطل، اعجاز، شواهد تاریخی،) بهره گرفته و آثار پر شماری پدید آورده اند. گرچه در هرحال در مباحث تحقیقی و علمی همواره جای مناقشه باقی می ماند.
کلید واژه: قرآن، تحریف، عدم تحریف، مصونیت، آیه حفظ و عدم اتیان باطل، روایی، تاریخی، اعجاز ، آرای دانشمندان اسلامی .

ادب کردن فرزندان

صدای_نی_خدا

صدای_نی_خدا<
?ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ . ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ. ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ. ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ بزرگ مرا صدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭﻢ ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم….

حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

یامبر رحمت (ص) :برای هر یک از اعضای بدن صدقه ای است و صدقه زبان، وساطت کردن در رفع حوائج مردم و تلاش برای خاموش کردن فتنه یا صلح و آشتی دادن میان دیگران است. مواعظ العددّیه ص 172

داستان مسلمان با مسیحی

>آیت الله مجتهدی تهرانی

مسلمانی رفت خانه یک مسیحی، برایش انگور آوردند خورد، برایش شراب آوردند گفت حرام است!
مسیحی گفت: عجیب است شما مسلمانان انگور میخورید اما میگویید شراب حرام است، در حالیکه این از آن بدست آمده…
مسلمان گفت: ببین این زن شماست و این هم دختر شماست درسته؟ گفت بله!!!
گفت: ببین خدا این را به شما حلال کرده و آن را حرام… در حالی که آن از این به دست آمده است…
مسیحی همانجا مسلمان شد!!!