حاکم و وزیر

#غروب
☘روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت:
“قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست”
قدر 4 چیز را پیش از از دست دادن بدان :
1ـ ثروت را قبل از فقر
2ـ سلامتی را قبل از بیماری
3ـ جوانی را قبل از پیری
4ـ زندگی را قبل از مرگ

موعود انتظار

#غروب
گر سبز شوی بهار را دریابی
شیرینی انتظار را دریابی
تعجیل فرج بخواه با هر صلوات
تا دولت وصل یار را دریابی

1469808342photo_2016-07-29_20-34-25.jpg

حدیثی از امام صادق علیه السلام

امام صادق (ع):
«دانش، 27 است و همه آن چه پیامبران آورده‌اند، تنها دو حرف از آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف با حرف‌های دیگر آشنایی ندارند. هنگامی که قائم عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون می‌آورد و بین مردم نشر و گسترش دهد و آن دو حرف را نیز ضمیمه کند و مجموع بیست و هفت حرف را میان مردم گسترش می‌دهد».

منبع: (بحار الانوار، ج52، ص336

طوطی در قفس

مردی یک طوطی را که حرف می‌زد در قفس کرده بود و سر گذری می‌نشست و اسم رهگذران را می‌پرسید و به ازای پولی که به او می‌دادند طوطی را وادار می‌کرد اسم آنان را تکرار کند.
روزی حضرت سلیمان از آنجا می‌گذشت. حضرت سلیمان زبان حیوانات را می‌دانست. طوطی با زبان طوطیان به ایشان گفت: «مرا از این قفس آزاد کن.»
حضرت به مرد پیشنهاد کرد که طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول خوبی از ایشان دریافت کند. مرد که از زبان طوطی پول درمی‌آورد و منبع درآمدش بود، پیشنهاد حضرت را قبول نکرد.
حضرت سلیمان به طوطی گفت:«زندانی بودن تو به خاطر زبانت است.»طوطی فهمید و دیگر حرف نزد. مرد هر چه تلاش کرد فایده‌ای نداشت. بنابراین خسته شد و طوطی را آزاد کرد.بسیار پیش می‌آید که ما انسانها اسیر داشته‌های خود هستیم!

حدیثی از امام علی علیه السلام

امام على علیه السلام:
«اعقِلوا الخَبَرَ إذا سَمِعتُموهُ عَقلَ رِعایَةٍ لا عَقلَ رِوایَةٍ»«هر گاه خبرى را شنیدید، دراندیشه به کار بستن آن باشید، نه به فکر نقل کردنش»

نهج البلاغه، حکمت 98؛ علم و حکمت: ج2، ص546